۲.۲۳.۱۳۸۹

پاسخ به یک کامنت

کامنت های زیادی به دست من میرسه که کاملاً متضاد هم هستن ، بعضی ها خیلی لطف دارن و ممنون ازشون ، و بعضی ها هم فحش دادن که باز هم ممنون ازشون که به من انگیزه میدن

ولی یک کامنت توجه منو خیلی جلب کرد که طبق معمول با ادبیات متعارف پان ترکی(یعنی فحاشی)همراه بود ، که میذارمش اینجا و نظر خودم رو هم در یک دیالوگ خطاب به این دوستمون می نویسم،

طبق معمول قضاوت با شما:

کامنت برادر پانترک:

جناب سينا، تو خيلي آدم ناداني هستي مي داني چرا؟ چون اگر مي دانستي كه كي هستي ديگر حق توهين به پان ترک ها را به خودت نمي دادي!!! بر اساس تاريخي كه بيگانگان براي ايران نوشته اند چهار گروه در 2400 سال گذشته به ايران حمله كرده و طبيعتاً به بخش عمده زنان اين كشور تجاوز نموده اند: 1- اسكند مقدوني، 2- اعراب 3- چنگيز خان مغول 4- هولاكو خان حالا خودت تجسم كن فيلم سوپري را مي بيني كه چهار مرد در حال تجاوز به يك زن هستند!!! و تو و اجداد تو در اين ميان زائيده اين تجاوزيد!!! يعني اگر محترمانه بخواهم به تو بگويم تو حرامزاده اي!!! اگر بخواهيم خيلي باصطلاح خودتان، متمدنانه با اين موضوع برخورد كنيم، بايد بگويم كه تو بايد به تركها احترام بگذاري چون اسپرم آنها هم در پيدايش نسل تو نقش داشته اند!!! و به نوعي در حق تو پدري كرده اند!!! مي گويي چرا؟ مثلاً اين جريان پيش آمده بين بريج و تري دو بازيكن انگليسي را يادت هست؟ تري چند سال پيش با همسر بريج رابطه نامشروع داشته و در اين بين فرزندش هم در همان دوران متولد مي شود. اكنون كه بعد از چند سال فاش شد كه تري اين تجاوز را مرتكب شده بريج به وي گفته بود كه من به احترام پسرم كاري با تري ندارم!!!! حالا دوست نادان من، تو هم به احترام اين اسپرم تركي كه در متولد شدن تو نقش داشته، به تركها احترام بگذار!!!!

وب سایت پست الکترونیک

آن روز که آدم ، حوا را بدون سیقه گائید و از آن روز که هابیل و قابیل ، خواهرانشان را برای حفظ نسل گائیدند حرامزادگان خلق شدند

و آن روزی که هابیل ، قابیل را برای زن کشت : انسانیت مُرد.

اگر کَسی هستی که به نظریه ی داروین اعتقاد داری : اجداد همه ی ما میمون ها بوده اند که ، مانند حیوان می زائیده اند و...

ولی فرق بشر امروزی با میمون این است که می اندیشد ، قانونمند می سازد ، احترام می گذارد ، عاشق می شود ، و آنچه غریزه اش می گوید ، بی چون و چرا انجام نمی دهد.

ولی تو به آغا محمدخان و تموچین مینازی ، به زبانی می نازی که حتی یک دانشمند بزرگ با آن زبان کتابی ننوشته

خود را با قزاق و قرقیز و مغول هم تبار میدانی ولی شباهت نداشتن قیافه ات سخن از دیگر حکایت هاست:

آری تو فرهنگ باخته ای که اینگونه به تجاوز می نازی...

ولی اگر بخواهم از در دیگری سخن بگویم و مانند تو و با ادبیات خودت با تو سخن بگویم:

چنگیز خان در هر شهری که در مقابل لشکریان مغول مقاومت می کرد ، هیچ کسی را زنده نمی گذاشت-حتی حیوانات را- (مانند نیشابور و سبزوار و ری و اصفهان و...)، و در شهری که همه مرده اند ، تولدی هم صورت نمی گیرد.

شاید این غرور کاذب شما از آنجا نشاُت می گیرد که اجداد شما درها را به روی مغولها گشودند و آنها هم کارِ زنها را ساختند و در عوض کسی را نکشتند و شما اینگونه شد که فرهنگ و زبان باختید و اکنون به ترک بودن خود می نازید.

ولی از حمله ی اعراب:

والله : شما بودید که هر روزی ، شاخه ای از اسلام را می ساختید ، یک روز سنی و دیگر روز شیعه 12 امامی!

شاید دو شمشیر عرب ها(یکی در کمر و دیگری در زیر ناف)خیلی بیشتر با شما ترکان ساخته تا دیگر ایرانیان ، که اینگونه مجذوب تفکراتشان بودید و با غرق شدن در آن شعبه های اسلامی را بنا کردید و به عشق اسلام سرها بریدید.

غیر از این است که تمام سلاطین ترک همیشه به اسلام و خلیفه ارادت داشته اند و همواره متمردین از اسلام را به اشد مجازات می رساندند؟

اگر عربها حمله کردند: به همه جا حمله کردند ،

ولی مساُله این است: کدامیک قافیه را به باد دادند؟ شما یا دیگر ایرانیان؟

غیر از این است : دیگر ایرانیان جشن ها و بزم ها و شادانه های ایرانی را خاری در چشم عرب کردند؟

سخن کوتاه:

شما بناز ..بناز به ترک بودنت ، بناز به دینت ، بناز برای آنچه که برای خود ویران کردی و بناز بر آنچه برایت ساختیم. چه دیروز و چه امروز که با پول نفت این خاک صاحب :تراکتورسازی و پتروشیمی و پالایشگاه و صنایع فولاد و کارخانه های سیمان و صنایع ماشین سازی و...شده اید و اینگونه خوشی زیر دلتان را زده است.

اگر با غرور به خود و فرهنگ نداشته ، کشوری اداره می شد : مطمئن باش تا الآن خروس با آن غرور و تاج و سینه ی ستبرش حاکم دنیا بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر